ابر مهربون و گربه
یه روز آفتابی، پرندهی چکمهپوش توی علفزار بازی میکرد که یه گربهی بزرگ بهش نزدیک شد. ابر مهربون اومد و ...
شروع قصّه
نویسنده: Nicoletta Costa
مترجم/ویراستار: زهره بهشتی
۵-۱۰
خواندن (دقیقه)